هانیه وهابی - داستان کتاب دربارهی زندگی پسری به نام «سپهر» است که از لحظهی تولد دچار بیماری قلبی خطرناکی است و مادر او از ابتدای تولد فرزندش، مشکلات سپهر را روایت میکند.
سپهر از همان نوزادی، درگیر بیمارستان و عمل جراحی است و هر لحظه امکان دارد بمیرد اما سرانجام، عشق مادرانه و تلاشهای خانواده و پزشکان سبب بهبود بیماری و عادی شدن وضعیت جسمی او میشود.
این کتاب، مادری را به تصویر میکشد که با ایمان و توکل به خدا، همهی مشکلات را یکتنه تحمل میکند و امید به زندگی را به قلب پسرش برمیگرداند. نثر روان و یکدست مهناز فتاحی در این اثر درخور تحسین است.
بسیاری از مسائل در کتاب «قلب کوچک سپهر» مستند و واقعی است. از ویژگیهای این اثر، تازگی موضوع و بیان صمیمی نویسنده است.
در بخشی از کتاب میخوانید:
صدای ضربان قلبش بهسختی شنیده میشود. از دکتر میپرسم: «دکتر، احساس نمیکنید صدایش نامشخص و ضعیف است؟!» دکتر اخم میکند و میگوید: «نه، خوب است.» اما خودم حس خوبی ندارم.
از خودم میپرسم: «چرا باید صدای قلبش اینقدر ضعیف باشد؟» سعی میکنم به دکتر اعتماد کنم اما دلم راضی نمیشود.